شکوفایی و رُشد انسان با رزق طیّب
مقدمه: حیات از جانب خداوند به همه موجودات داده شده است. بنابراین در تداوم آن، نیازمند اسبابی هستند. مطلق اسبابی که موجودند و به تبع آن، انسان برای ادامه حیات خویش به آنها محتاج است، به نام رزق شناخته میشود. طبق برخی تعاریف، «رزق»، بخشش مدام و پیوسته است که زمانی دنیوی و گاهی اخروی است و البته گاهی به نصیب و بهره نیز، رزق اطلاق شده است و همچنین به غذایی که وارد معده شده و با آن تغذیه میشود نیز رزق گویند. «رزق» در فرهنگ قرآن و روایات، به معنای تأمین کننده حیات است و بسته به نوع حیات، جنس رزق نیز متفاوت است.
مواد و روشها: این پژوهش مطالعه درون دینی است که با بررسی متون دینی، قرآن کریم و سنت، مسائل موجود در زمینه رزق حلال و طیب را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد و شناخت مطالعات انجام شده، معناشناسی طیّب و طبقهبندی و تبیین عبارات مرتبط با واژه رزق طیب را انجام شد.
یافتهها و نتیجهگیری: بعضى از مفسرین، ذکر قید «حلالاً» برای رزق را، دال بر این دانسته اند که رزق هم شامل حلال میشود و هم حرام؛ وگرنه ذکر این کلمه، لغو بود. اما اینچنین نیست؛ بلكه «حلالاً»، قید توضیحى است که با مقیدش مساوى است، و نكتهاى که در ذکر آن است، این است که اشاره کند به اینكه حلال و طیب بودن روزى، عذر براى کسى که بخواهد پیرامون رهبانیت بگردد، باقى نمیگذارد. پس رزقی که از جانب خداوند بخشیده و مقدر میشود، در اصل حلال است ولی انسانها به واسطه کسب و بیع غیر صحیح و مبادلات فاسد و اعمال حرام، بخشی از آن را به صورت حرام درمی آورند. آنچه انسان در راه حرام مورد بهرهبردارى قرار میدهد، رزق خدا نیست و نباید وسیله معصیت را به خدا نسبت داد، براى اینكه خود خدا، معاصى بندگان را به خود نسبت نداده و تشریع عمل زشت را از خود نفى نموده و فرمود: « قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاء،ِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» (اعراف/28). میتوان گفت مراد از حلیّت و طیّب، این است که رزق، طورى باشد که طبع بشر از آن محروم نباشد، یعنى طبع آدمى آن را پاکیزه بداند و از آن خوشش آید، و ملاك حلیت شرعى هم همین است.
دیدگاهتان را بنویسید